ادبیات عامیانه

, , ۲ دیدگاه

 

ادبیات عامیانه گونه ای از ادبیات است که عموما به صورت شفاهی در میان توده ی مردم شکل گرفته و به صورت سینه به سینه به نسل های بعد  انتقال یافته است. فرآیندی که عموما سال ها و گاهی قرن ها ادامه پیدا می کند تا سرانجام توسط شخصی به صورت مکتوب درآمده و یا از حافظه ی تاریخی مردم پاک شود. در بررسی دقیق بسیاری از آثار ادبیات رسمی می توان تاثیرات مستقیم و یا غیر مستقیم ادب عامیانه را بر آنها دریافت و این دقیقا همان جایی است که ما را در تشخیص مرز میان ادبیات رسمی و عامیانه دچار مشکل می کند .

ادبیات عامیانه عموما شامل داستان ، شعر ، ضرب المثل ،  معما ، ترانه ، تصنیف ،  نمایش  و فکاهه و طنز است .  بیشتر این آثار حاوی مفاهیم ساده و طبیعی مرتبط با زندگی عموم مردم  بوده و از این بابت هیچگاه مورد توجه طبقه ی حاکم که حامی عمده ی ادبیات رسمی است قرار نگرفته.

به طور کلی سه چیز مانع از بررسی سیر تاریخی ادب عامیانه و رابطه ی معنایی این آثار با جامعه  می شود : اول  ابهام خاستگاه اصلی  و حد و حدود اخذ و اقتباس ، دوم وجود روایات گوناگون محلی از یک اثر و سوم امکان وجود تغییرات عمده در ساختار و درون مایه در سیر تاریخی آن تا به امروز است . اما در بررسی ضمنی و با توجه به شواهد محدود تاریخی می توان دریافت که اکثر این آثار در ارتباطی تنگاتنگ با دغدغه های جامعه ی خود شکل گرفته و به نوعی منعکس کننده اوضاع  و احوال  دوره ای خاص و یا خواست ها و ایده آل های جامعه یست که در آن شکل گرفته اند.

ادبیات عامیانه فارغ از مبداء و خاستگاه خود در عبور از بازه های زمانی گوناگون به بخش عمده ای از فرهنگ جامعه ی خود تبدیل شده و به همین جهت مهمترین دستاورد آن  انتقال شاخصه های فرهنگی و تاریخی از یک نسل به نسل بعد و شکل گیری هویت ملی یک جامعه است . هویتی که در اثر اشتراکات تاریخی و ارزشی در میان نسل ها شکل می گیرد .

ساختار ادبیات عامیانه عموما بر دو اصل واقعیت و تخیل استوار است که در بیشتر موارد با ترکیب هر دو و استفاده از پتانسیل های هر کدام از آنها به خلق اثر و انتقال پیام پرداخته شده است. اما در بسیاری از موارد زمانی که یک اثر بر پایه ی خیال پردازی استوار است به گونه ای آرزوها و ایده آل های جامعه خود را منعکس می کند  و در زمانی که شکل واقعی تری به خود می گیرد از لحاظ درونمایه به مفاهیم اخلاقی ، انسانی ، اجتماعی و پند و اندرز می پردازد.

 در بررسی ادبیات عامیانه در سراسردنیا  نمونه های متعددی را می توان یافت که از نظر درونمایه و یا ساختار شباهت های بسیار به آثار شکل گرفته در کشورهای دیگر دارد .

بسیاری از این آثار طی ارتباط میان دو کشور مجاور و یا دو کشور که در قسمتی از تاریخ به دلایل متعدد نظیرقراردادها و پیمان ها با یکدیگرمرتبط  بوده اند از یک کشور به کشور دیگر انتقال یافته و با توجه ویژگی های جامعه ی مقصد به شیوه های مختف تغییرکرده تا به گونه ای مطبوع نزد مردم تبدیل گردد . لازم به ذکر است که رابطه ی میان دو جامعه ی مبدا و مقصد همیشه  به صورت  دوستانه و در قالب اشتراکات فرهنگی نبوده بلکه در برخی موارد دو جامعه که نگرش خصمانه ای نسبت به یکدیگر دارند ، به دلایل متفاوت نظیر به اسارت گرفتن افراد و یا اشغال یک کشور توسط دیگری مسبب انتقال ادبیات شفاهی از گوشه ای از دنیا به گوشه ای دیگر شده اند. در نگرش دقیق به فرآیند انتقال ادب عامیانه از یک کشور به کشور دیگر می توان دریافت که این انتقال عموما به واسطه ی وجود نوعی خلاء در جامعه ی مقصد است ، یعنی وجود یک شاخصه ی فرهنگی در کشور مبدا و عدم وجود آن در کشور مقصد ، سبب انتقال یک اثر شفاهی می گردد . اثری که درون مایه ی اصلی آن همان تفاوت میان دو جامعه است . در بسیاری از موارد در طی زمان ، اثر منتقل شده با توجه به ویژگی های اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی جامعه ای که وارد آن شده تغییر می یابد تا درجامعه پذیر شدن موفق عمل نموده و در میان توده پذیرفته شود و از آنجایی که این تغییر از یک راوی به راوی دیگر به وجود می آید ممکن است بعد از مدتی تنها بخش کوچکی از آن ، که در واقع همان دلیل اصلی انتقال آن بوده حفظ شده و مابقی دچار تغییرات اساسی گردد . به گونه ای که دارای کمترین شباهت به نمونه اصلی خود نباشد.

  همان گونه که اشاره شده بسیاری از آثار ادبیات عامیانه بعد از مدتی به دلایل متعدد از ذهن افراد جامعه پاک شده و از بین می روند . بدون شک تنها علت از میان رفتن یک اثر شفاهی عدم انتقال آن از یک نسل به نسل بعدی ست . برای پی بردن به دلیل این عدم انتقال باید به علل شکل گیری و حفظ  ادبیات عامیانه ،  یعنی  رابطه ی آن با دغدغه ها و آرمان های جامعه توجه داشت.زمانی که جامعه در اثر فرآیندهای مختلفی نظیر انقلاب و یا صنعتی شدن دچار تحولات بنیادین در عرصه های سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی می شود ، اهداف ، آرزوها و دغدغه هایش نیز دگرگون شده و در رابطه ی خود با ادبیات عامیانه که حاوی آرمان ها و آرزوهای نسل های پیشین است دچار مشکل می شود و از پذیرش ، حفظ و انتقال آن سر باز می زند و  به مرور زمان ، آثار ادبیات عامیانه در صورت عدم تبدیل به آثار مکتوب از میان می رود .از این جهت در طول تاریخ مهمترین دلیل برای نگارش ادبیات عامیانه و تبدیل آن به آثار مکتوب ،  حفظ و جلوگیری از نابودی آن بوده است .

تبدیل ادبیات عامیانه به ادبیات مکتوب ، اولین قدم برای وارد کردن این گونه آثار به ادبیات رسمی بوده که به طبع آن طبقه بندی ، مطالعه ، پژوهش وحمایت های گوناگون را نیز به دنبال خواهد داشت .

زمانی که یک اثر از حالت شفاهی به مکتوب تبدیل می گردد ، بسته و به نوع نگرش نویسنده و قصد او از نگارش دچار تغییراتی می شود ، اما عموما شاکله ی کلی اثر حفظ  شده و تنها با تغییر در جزئیات به صورت مکتوب تبدیل می گردد. در بسیاری از آثار تبدیل شده از صورت شفاهی به مکتوب ، تغییر اثر از حالت منثور به منظوم به چشم می خورد که خود عاملی برای اعتلای اثر و  حفظ آن می گردد.

در بررسی آثار حوزه ادبیات عامیانه که به ادبیات رسمی وارد شده اند می توان دریافت که بیشتر آثاری که در این فرایند قرار گرفته اند ، از بُعد فنی و دیدگاه تخصصی از نمونه های شفاهی خود قوی تر شده و ضمن یافتن جایگاهی ادبی ، به عنوان مراجع کاملی برای علوم مختلفی نظیر جامعه شناسی ، روانشناسی و … قابل استفاده هستند . همین ویژگی سبب شده که در قرون اخیر جوامع مختلف با توجه بیشتر به این حوزه ، به مطالعه و پژوهش در آن پرداخته تا با شناخت بیشتر از مختصات فکری و تاریخی  جامعه ی خود به تحلیل کامل تری ازآن دست یابند.

 

۲ دیدگاه

  1. فاطمه

    03/04/2009, 06:08 ب.ظ

    اگر امکان دارد بنویسید این مقاله ها را از کجا پیدا میکنید منظورم منبع آن هاست ممنون میشم همچنین وبلاگ جالبی دارید

    پاسخ
  2. ایمان فخار

    02/28/2012, 08:01 ب.ظ

    سلام مقاله خواندنی بود
    در مورد سئوال فاطمه هم گرچه شاید فضولی باشد ولی می گویم معمولا اینگونه سایتها و نشریات مقالاتشان را پیدا نمی کنند بلکه ن.یسندگان قابلی را می یابند که بیرون از توهمات مجازی هم دانش مورد قبولی دارند و حرفی برای گفتن و از نوشته های ایشان بهره می جویند
    جسارت را ببخشید
    یا حق

    پاسخ

ارسال دیدگاه

(*) لازم، ایمیل شما منتشر نخواهد شد