بهرهوری «ساختمان پزشکان» از خصلتهای زیر ژانر سیت کام (situation comedy) در امتناع نه چندان عجیب مالوف در تلویزیون از این گونه و قالبهایی تحت عنوان «طنز نود شبی» این فرصت را ایجاد میکند تا نظارهگر این بدعت ـ هر چند در چند قسمت ـ باشیم. ذات اصیل کمدی موقعیت در فضاهای تعریفشده و محدود که ریشه در سنت نمایشی فرنگی «کمدیا دل آرته» دارد، تحت سرپرستی قاسمخانی در سریال به نیمه رسیدهی سروش صحت تا حدود غافلگیرکنندهای به عینیت رسیده و این امکان را به مخاطب سختپسندی چون نگارندهی این سطور میدهد که با خیال راحت لبخندی حاکی از سرگرمی بزند!
تقریباٌ مولفههای اصلی این گونهی نمایشی/تلویزیونی، یعنی کمدی موقعیت، در «ساختمان پزشکان» لحاظ شده و جز در مواردی که مثلاً قرار است دو داستان فرعی روایتهای جانبی یک قسمت باشند و در نهایت ارتباط این خردهروایتها در فصل نهایی که خارج از قاعده ارتباط دقیقی به یکدیگر نمییابند. البته جذابیتهای شکلگرفته ناشی از مهارت نویسندگان در خلق کاراکترهای تیپیکال، خصوصاً کاراکترهایی که بهطور مستقیم طبق تعریف «تیپ» نماینده یا برآیند خصایص رفتاری آدمهایی از طبقات فرهنگی این جامعه باشند، نقاط ضعف مذکور را برای مخاطب مشکلپسند پوشش میدهد. اینکه میگویم بدعت، بخش مهمش حاصل همین فرآیند تیپسازی (که فرآوری آن کم از پرداخت شخصیت ندارد) با تکیه بر دیالوگنویسیِ دقیق و پیشبرنده است و علاوه بر آن، کنشهای رفتاری ابلهانهای که به گونهای کاملاً گزنده، اتمسفر پروتاگونیستی خلق میکند. نگاه کنید چطور کاراکتر محوری، نیما افشار (تیپ عصاقورتدادهی قانونمدار و اخلاقگرا با خصایص فیزیکی عجیب به قاعدهی بهنام تشکر) با تمام کنشهایش اینطور مغضوب و مطرود جماعت دوروبر خویش است. و حتی در بدیهیترین و حق بهجانبترین میزانسنها در موضعی کاملاً مخالف قرار میگیرد! یا خانم شیرزاد (با شگردهای بازی شقایق دهقان) که قرار است نمایانگر بخش کوچکی از خلقیات آشنایی نظیر وظیفهنشناسی و خلوضعی طیفی از همجنسان خود باشد. یا اشارات گذرایی نسبت به قومیت زوج کهنسال و اختلافات همیشگی یا شدتبخشی به لحن کمیک پیرمرد (با انعطاف و بامزگی بینظیر حریرچیان در نقش فرید افشار) با لهجهای کنترلشده که به دام لودگی نمیافتد و در خدمت شدتبخشی به موقعیت است. فرضاً به خاطر میآورم و میپرسم آن جایی که پیرمرد به کافهچی با بلاهت و حیرت توامان با گویش و لهجه سلیس میگوید : «نفهمیدم، برای این یه فنجون میخوای پول دو پرس چلوکبابو بستونی!؟…» بدون گویش سلیس و کاربری فعل ستاندن با کنایه به خصایص قومی، همان شدت لحن را دارد؟ این جنس از کاراکترپردازی و خلق اغراقآمیز فضا یک نمونه از کار در چارچوبهای کلی این جنس کمدیست. وجه ممتاز دیگر، شگردهای پرداخت و بسط موقعیتهای سوژه است و البته منزلت کنایه در دیالوگنویسی زایشگر و پویای نویسندگان. پرداخت ایدهها در گرو داستانکهاییست که انگیزههای کاراکترها براساس اتفاقات شکل روشنی میگیرند و تکتک این عوامل در گرهافکنی و گرهگشایی آن داستانک موثر میافتند وانگهی میان همهی این ویژگیها، آنچه ساختمان پزشکان را در ردهی بهترینهای گونهی خود قرار میدهد، دیالوگهاییست که با وجود الزامات تلویزیون در تعیین حداقلهای زمانی برای هر قسمت سریال، نقش کلیدی مییابند. چرا که اگر دیالوگ در چنین شرایطی واجد پویایی و وجوه کنایی جذاب نباشد، در نظر هر مخاطبی مصداق «کش دادن» و «آببندی» شمرده میشود. وجوه کنایی دیالوگ در کمدی یعنی چیزی با اشاره به چیز دیگر، بدون ذکر مستقیم، به محور شوخی بدل شود. و یک نمونهاش جاییست که جناب فرید افشار سراغ بالش چند میلیونی خود را میگیرد و بدون اشاره به اصل مطلب، قضیه را به محور کنش اصلی و سوءتفاهم مرکزی بدل میکند. مثالهایی از این دست در این سریال کم نیستند.
اما شیوهی کارگردانی صحت در مقیاس تجربهی قبلی، جز در گزینش و هدایت بازیگران نکته شگفتانگیزی ندارد و یادآوری این نکته ضروریست که اقتضای این جنس از کمدی ضرباهنگ سریع و موجزیست که در غالب سریالهای کمدی دنیا تثبیت شده است و در قسمتهای نخست «ساختمان پزشکان» نیز دیده میشد اما بهتدریج کمرنگ شد که خب با توجه به شرایط و محدودیتها چندان دور از ذهن نبوده و نیست.
به نظر میرسد عنوان سرپرست نویسندگان نسبت موجهی با جایگاه پیمان قاسم خانی یافته و بینش و ذکاوت آقای نویسنده در سازماندهی به اصول و قواعد نوشتاری کمدینویسی با درآمیزی ویژگیهای اجتماع ایرانی برای او جایگاه یکهای فراهم ساخته تا نویسندگان جوان با اسلوبهای او جریانی را تسری دهند که فقدان و البته عارضههای این ژانر را در سینما و تلویزیون ما مرتفع کند.
عنوان: قسمت حذف شده از ترانه تیتراژ پایانی سریال!
07/18/2011, 03:11 ب.ظ
سریال ریتم مناسبی دارد و این در کنار بازیگرانی تازهآزموده در حوزه کمدی تلوزیونی دلچسب است.
اما نکتهی منفی و حتی به نظرم حرصدرآر آن، مواجهه اطرافیان دکتر افشار با او و همسرش در پیوندی نامناسب با کلیتِ سریال است که رو به افراط رفته
07/20/2011, 02:12 ب.ظ
خیلی کامل و درست نوشتید … ممنون ..