منو میگی؟ هول و هراسون، دس و پامو حسابی گُم کرده بودم. وختِ دس دس کردن نبود که، باس جواب میدادم. یه نیگا تو چشاش کردم و دراومدم که
«شما فقط عیب و ایرادای ما رُ میبینین. ما، درسته که خیلی کمیم، درسته دختر شما از سر مام زیاده، اما حُسن هم داریم به خدا. خوبییم داریم به مولا. چرا خوبیامونو نمیبینین؟»
یهخُرده مِچ مِچ کرد و گُف که
«من منصفانه حرف میزنم آقا کِریم. کِی بوده که خوبیهای شما به اون عیب و ایرادا چربیده باشه وُ ما باز ایراد گرفته باشیم؟ کِی بوده که ما بیدلیل و بیجهت سنگ انداخته باشیم پای زندهگی شما؟»
گفتم
«اما اینم دُرُس نی، به خاطر چنتا خبط مختصری که ما تو این جوونیِ لعنتیِ کوفتیمون پُشتِ هم ندونسته بار مییاریم حرف از طلاق و طلاقکشی بزنین حاج آقا. ما انتظارمون از شما بیشتر از این حرفاس. مگه من به حلیمه بد کردم؟ مگه روم به دیوار کتکش زدم؟ مگه آزار و اذیتش کردم؟ حلیمه رُ رو تخمِ چشام گذاشتم همیشه حاج آقا. خودتونم میدونین. دیدیدن رفتار منو. ندیدین؟»
تسبیح انداخت و زیر لب گف
«چه عرض کنم. گیریم که شما با حلیمه خوب تا کردین تا امروز. اما کِریم آقا، حلیمه تا کِی باید با نداری و فقر و فلاکت و آوارهگی شما بسازه؟ تا کِی باید تنش به تشر صابخونه بلرزه؟ ملتفتی؟»
یک قُلُپ از چاییِ یخکردهی تو نعلبکی هُرت کشیدم و گُفتم
«من صُب تا شب دارم تو این شهر نکبتی سگ دو میزنم. آسفالت شدهم به خدا. خون تو رگم نی. بیا فوتم کن، مث پر میوفتم رو زمین. جون ندارم. نا ندارم. حالم خرابه یه عمره. منِ بدبخت به هر دری میزنم بستهس. به خداوندی خدا بستهس. تموم درای این شهرو زدم. کجا رُ بگردم دیگه؟ کدوم خرابه؟ دیگه چی کار باید بکنم؟ خوبه برم کلیهمو بفروشم؟ نمیخرن، وگرنه داده بودم رفته بود. شما خرسندی از بدبختی من؟»
گفت
«لا اله الا الله. این چه حرفییه شما میزنی کِریم آقا؟ شما دامادِ منی. هر چی نباشه حُرمت خانوادهی مایی. چرا باس از زمین خوردن شما خوشحال بشم؟»
سیگاری گیروندم و دودش رُ چپ کردم و گفتم
«پس اگه از بدبختی من خوشحال نمیشین، یه شغل تو این دم و دسگاتون بم بدین. هر کاری که هست. هر کاری که باشه. فقط کار باشه. بذارین دس رو زانوهای شما بذارم و رو پام وایسم. کمکم کنین حاج آقا»
کُلاهش رُ برداشت و عرق سرش رُ با دسمال خشک کرد و دراومد
«خودت میدونی که این دکون آبروی منه تو این بازار. نمیتونم اینجا بت کار بدم…»
حرفشو خوردم و گفتم
«مگه من چمه حاج آقا؟ چُلاقم؟ ها؟ دزدم؟ کج و لوچم؟»
گف
«نقل این حرفا نیست آقا کِریم»
گفتم
«پس مشکل چییه؟»
گف
«نمیخوام بهت توهین کنم، اما، شما از چهرهت مشخصه که…»
زل زدم بش، پرسیدم
«مشخصه که چی؟»
سرشو پایین انداخت و گف
«که، چطور بگم… که اهل دود و دمی»
پا شدم و کوبیدم رو میز
«چی میگی حاجی؟ من یک ساله که ترک کردم. یک ساله که لب به تریاک نزدم. من تریاکو یه ساله که شوهر دادم حاج آقا. چی میگی شما؟ کجای کاری؟»
گف
«جوش نزن کریم آقا. بگی بشین. منظوری نداشتم. بشین عزیز»
خم شدم و سیگارمو که افتاده بود کفِ مغازه برداشتم و گفتم
«شما ینی میگین من هنوزم معتادم؟ مرد و مردونه بیاین فردا بریم آزمایشگاه. فردا میریم آزمایشگاه وُ بتون ثابت میکنم اینا همهش چرته»
گف
«ببین پسر جون، من میدونم شما هنوزم مواد میکشی. از من پنهون نکن. مگه میشه نفهمم؟»
داد زدم
«چی میگی آخه تو؟ مگه نمیفهمی چی میگم؟ میگم، من، معتاد، نیس، تم… میشنوی؟»
دستمو گرفت و گفت
«آقا کِریم، اول اونی که از جیبت افتاد زمین رُ بردار. بعدشم آروم باش و بی سر و صدا قبول کن که هنوزم معتادی. تا بعدش بریم سراغ راه درمانش…»
راه انگشتشو دنبال کردم و دیدم زیر پام، یه تیکه سیاهیِ پلاستیکبندی افتاده. خم شدم و فوری برش داشتم و گذاشتمش تو جیبم. یه نیم نگا بش کردم و سُرخِ خجالت، داشتم آب میشدم.
منو میگی؟ هول و هراسون، دس و پامو حسابی گُم کرده بودم. وختِ دس دس کردن نبود که، باس جواب میدادم. یه نیگا تو چشاش کردم و دراومدم که
«شما فقط عیب و ایرادای ما رُ میبینین. ما، درسته که خیلی کمیم، درسته دختر شما از سر مام زیاده، اما حُسن هم داریم به خدا. خوبییم داریم به مولا. چرا خوبیامونو نمیبینین؟»
10/14/2010, 12:01 ق.ظ
سلام دوست عزیز.
از لینکی که تو وبلاگ دوستم امیر معقولی بود از اینجا سر درآوردم. پشیمونم نیستم 🙂
خوب بود. خودت هم می دونی که شاهکارت پایانش بود.
ولی نتونستم با شخصیت اولت ارتباط برقرار کنم. دقیقا عین همین متن رو بردار و به یه دیالوگ تبدیلش کن و از زاویه سوم شخص روایت کن. خودت بخونش و نتیجه و تفاوت رو احساس کن.
منظورم اینه:
اونو میگی؟ هول و هراسون، دس و پاشو حسابی گُم کرده بود. وختِ دس دس کردن نبود که، باس جواب میداد. یه نیگا تو چشاش کرد و دراومد که: …
لطفا نظر خودتو درباره نظرم بهم بگو.
ایمیلمو که داری:-)
07/20/2011, 02:16 ب.ظ
زیبا بود … ممنون ……..
07/10/2012, 07:51 ب.ظ
🙂
مثه اینکه من زیادم از داستان سر در نمیارم!
موفق باشید!