از بد حادثه در این سرزمین گل و بلبل همه چیز ذیل سیاست قرار گرفته است؛ حتی فرهنگ. شاید اگر اوضاع طبیعی بود و تلویزیونی واقعاً ملی داشتیم، باید خوشحال میبودیم که هر شب برنامهای هست که به فرهنگ و هنر میپردازد و هنرمندان و اندیشمندان استخوانخرد کرده در آن حرف میزنند. ماجرا اینطور نیست اما برای تلویزیونی که میدانیم چه درکی از رسانه در ذهن مدیرانش هست، همین دوسال و اندی که برنامهای با مختصات دوقدم مانده… از آن پخش شده را باید قدمی رو به جلو بدانیم. اصلاً همین که فرهنگ و هنر را قابل دانستهاند جای تقدیر دارد. تا پیش از دوقدم مانده… برنامههای جُنگمانندی مثل «چهارسوق» و «نگارستان» از همین شبکه چهار و دیگر شبکهها پخش میشد. این برنامهها شامل گزارش و گفتگو درباره برخی از اتفاقات فرهنگی روز بود و هست. اما برنامهای به شکل دوقدم… نداشتیم و برای همین این برنامه در ابتدای پخش حسابی میان اهل فرهنگ و هنر گل کرد. مهمانانی به این برنامه دعوت شدند که تا پیش از این پایشان به تلویزیون ایران باز نشده بود. حضور محمدرضا گلزار، مهناز افشار، مسعود کیمیایی و رضا کیانیان و چند نفر دیگر شبهای داغی برای این برنامه ساخت. یا استادانی از دانشگاه دعوت شدند که تا به حال توجهی به آنها نشده بود. مناظره مهدی عسگرپور و جواد شمقدری بر سر سیاستگذاری در سینما که با اجرای فریدون جیرانی پخش شد، نمونه بحثی واقعی و بدون سانسور بود که تلویزیون ما همیشه از این نوع اتفاقات اجتناب میکند. زنده بودن برنامه دردسرهایی برای مدیران محافظهکار درست کرد. مثلاً رضا کیانیان و هوشنگ توکلی حرفهایی زدند که برنامه ناگهان دچار نقص فنی شد!
اما دوقدم… در نگاه کلی به صداوسیما مثل حرفی میماند که برای خالی نبودن عریضه گفته میشود. مثل صدقهسری است؛ مدیران سازمان لطف میکنند و در آخرین ساعات آنتن، یک باکس هم برای فرهنگ درنظر میگیرند که نگویند فرهنگ و هنر هیچ جایی در رسانه ملیشان نداشت. برنامه از شبکه خواص و فرهیختگان (شبکه چهار) پخش میشود، آنهم در آخرین ساعات شب که احیاناً همه عوام سریالهایشان را دیده و خوابیده باشند. مجری برنامه تکخالی است که شبکه چهار رو کرده است. محمد صالحعلا، شاعر و نویسنده و گوینده رادیو و خلاصه همهکارهای که به شدت باور دارد آدم متفاوتی است و این متفاوت بودن را بارها توی چشم بیننده فرو میکند. زبان مملو از تعارف و تملق و تکلف که یکی از آفتهای جامعه ماست، در اینجا تبدیل میشود به زبان خاص آقای مجری. بیینده باید از شیرینی و بامزگی و اصطلاحات خاص صالحعلا و ژست آشفتهاش لذت ببرد. نمای نزدیک از یادداشتهای او که پشت کاغذ چرکنویس با عجله نوشتهاست مرتب نشان داده میشود. صالح علا آچار فرانسه ای است که از همه هنرها سردرمیآورد. برای همین هروقت که کارشناس برنامه نیامده، او خود با مهمان مینشیند و بحث کارشناسی! میکند. گاهی هم البته مهمان نمیآید و صالحعلا و کارشناس باهم در مرغزار گفتگو قدم میزنند. صالحعلا از «معبر امواج شبکه محترم چهار» به میهمانی «بینندگانِ جان» و «هموطنان پیشانی بلند و روسپید خودمون» میآید و آنها را به «مرغزار گفتگو» میبرد. او فکر میکند اگر به جای سال میلادی بگوید «سال تَرسایی» و اصطلاح «رفت و آمد رسانهای» را از خودش ابداع کند هم فارسی را پاس داشته و هم فارسیدانی خودش را نشان داده. فکرش را بکنید یک مجری هر شب چند بار اینها را تکرار کند و در هر برنامه یک نوع سلام و احوالپرسی مهوع و پرتکلف را تکرار کند. مگر بینندگان جان رُبات هستند یا حافظهشان پاک شده که یادشان نباشد او دیشب هم همین حرفها را میزد؟ «تاختی میریم و بازمیگردیم من دست به سینه روبروی شما هستم…» واقعاً اینهمه تعارف و هندوانه گذاشتن زیر بغل مخاطب برای چیست؟ بله از نگاه رسمی باید هم به مخاطب این برنامه احترام گذاشت، او شخص بسیار محترمی است، چرا که قبول کرده جُنگ فرهنگ و هنری را ببیند که از فیلتر نگاه رسمی گذشته است. سویههای خطرناک فرهنگ و هنر حذف شده است، زهر آنها را گرفتهاند و خوراک فرهنگی سالمی برای بیننده مهیا کرده اند. چنین خوراک سالمی باید هم زبانی پاک و بسیار مؤدب همچون جناب صالحعلا داشته باشد.
اما اینکه گفتیم فرهنگ ذیل سیاست است کجای ماجراست؟ مهمانان برنامه قبلاً دستچین شدهاند. از میان سینماگران و نقاشان و گرافیستها و اهل فلسفه و استادان علوم اجتماعی، آنهایی به برنامه دعوت میشوند که مشکل تصویری! نداشته باشند. یعنی قبلاً برادریشان با نظام و رسانه بسیار ملی ثابت شده باشد. آنهایی هم که یکبار آمدند و انتقادی از سیستم نظارت بر فرهنگ یا نگاه غالب مسوولان فرهنگی کردند، خیلی راحت حذف میشوند و دیگر جزو نخبگان آن رشته محسوب نمیگردند. دو قدم مانده به صبح برای اهل فرهنگ وهنر برنامه خوبی است، چرا که نه تنها از آنچه نشان میدهد، بلکه از آنچه نشان نمیدهد و حذف میکند نیز، میتوان دریافت که فرهنگ و هنر در این سرزمین گل و بلبل به کجا میرود.
04/06/2010, 10:11 ق.ظ
هوالحق
با عرض سلام و ادب خدمت نویسنده
الحمدلله امروزه روز داشتن پیش زمینه فکری و نگاه منفی و یک جانبه، به همه چیز و همه کس ، موجب رشد و شکوفایی مقادیر معتنابهی منتقدان رسانه نشین شده است، که خود قدم مثبتی در اعتلای فرهنگ به شمار می رود . بسیاری از تاریخ نگاران و اندیشمندان معتقدند که اصولا تحول انقلاب گونه تفکر و فرهنگ و هنر بشری در یونان باستان ، مرهون حضور اندیشه سوفسطائیان و عملکرد ایشان بوده است. در واقع ایستادگی در برابر کج فهمی و حقیقت گریزی ،زمینه را برای احیای اندیشه حقیقت جو و حقیقت طلب فراهم کرد . ما نیز امیداوارانه به انتظار نشسته ایم تا آن روز فرا رسد که گرایش به راستی، انقلابی فکری و فرهنگی را در برابر ناراستی های رسانه ای پدید آورد. . . به امید آن روز
برادر بزرگوار !
انتقاد کردن از اساس کار بدی نیست اما وقتی بوی قرولند و قرقر کردن و آیه یاس خواندن از سر تا پای آن به مشام برسد نشان از کوچکی یا کم توانی منتقد دارد و نتیجه اش این میشود که کمترکسی رغبت میکند به همچین نوشته ای اظهار نظر و ارسال دیدگاه نماید .
آقای نویسنده !
دو قدم مانده به . . . صبح هرچه باشد، با هر کم و کاستی ، به فرموده خودتان شروع خوبی است ، اگرچه ظاهراً شما توفیق چندانی در دیدن همه برنامه های آن نداشتید و الا نمونه ای جذابتر از آنچه ذکر فرمودید برای نقل قول وجود داشت . ایراداتی هم بر آن وارد است که اساسی ترین و فنی ترین آنها از نظر اهل نظر دور نمی ماند و البته در نوشتار شما به چشم نمیخورد .
مجموعه ای چنان بدیع با آن همه نو آوری در دکور و برنامه ها و میان برنامه ها شایسته تقدیری عمیق و خالصانه است و ایراد گرفتن از رفتار و کردار و گفتار (اتفاقاً دوست داشتنی) مجری فرهیخته آن چیزی از قدر و منزلت برنامه نزد فرهیختگان کم نمیکند .
هم وطنه جان !
دیدگاه شما نسبت به رسانه ملی ما مثل مدیران آن یکجانبه نگر و جذم اندیشانه است ، البته با جهاتی منفاوت . قدر مسلم نشستن پای شبکه ها و مجریان خوش بر و روی ماهواره ، فرصت دیدن برنامه های رسانه ملی را از خیلی ها صلب کرده و این مهم موجب شده است که بسیاری از تحولات شگفت و رو به رشد چند سال اخیر رسانه ملی به سمع و نظر ایشان نرسد .
سید عزیز!
سخن زیاده و گزافه گفتم و در پایان توفیق روز افزون شما را از درگاه ایزد منان خواستارم . و امیدوارم توفیق تفکر به شیوه ای صالحانه تر نصیب همه اصحاب رسانه آعم از ملی و غیر ملی و در پیتی بشود . . . انشاءالله