آنها با ما چه میکنند/ چه نمیکنند

, , ارسال دیدگاه

 

مگه چیه؟خوب می تونن،می کنن!در واقع ما می خواهیم،آنها هم می کنند!کلاه قرمزی و پسر خاله در دورانی قلب های مارا تسخیر کردند و همه ی چشم ها بسته بود.شاید “قصه  های مجید” را بتوان در کنار آنها قرار داد.احتمالا خیلی ها پدر و مادر هایی را به یاد دارند که در فضای بعد از انقلاب و تغییراتی که در جامعه جا افتاده بود،در برابر کلاه قرمزی و پسر خاله و یا در جای دیگر در برابر مجید می ایستادند.

 

چقدر پر رو هستن!”،”چه بی تربیتن!”،”اینا چیه پخش می کنن؟!”،”احترام بزرگتر رو نگه نمیدارن!”،”بچه ها نباید اینها رو ببینن“…

 

کلاه قرمزی و پسر خاله و قصه های مجید مجموعه های تلویزیونی بودند که فاصله یبین کارتون های بلوک شرق دیروز و کارتون های غربی امروز را پر کردند.این تغییر فضای ایدئولوژیک در ایران همزمان با دولت اقای هاشمی رفسنجانی شکل گرفت.با روی کار آمدن مدیران نسبتا مدرن در عرصه های مختلف جامعه!نماد بارز این مدیران آقای کرباسچی بود که یقینا یک سر و گردن از دیگران بالا تر بود،کسی که آنقدر در باغچه های ما مردم تهران گل کاشت تا بفهمیم این باغچه ها مال ما هستند!کسی که در سال ۱۳۷۸ از این سو به آن سوی تونل رسالت رفت.تونلی که میخواست با سیزده میلیارد تومان به راه بیفتد ،آن هم سال ها پیش،اما ماند و

 

از بحث اصلی منحرف نشویم!که اگر قلم را رها بکنم تمام این بیست و دو سال خاطرات جسته و گریخته را مرور خواهد کرد!کلاه قرمزی و پسر خاله اما قطعا نمادی از تحولاتی هستند که بر نسل من گذشت.نسلی بین نسل دوم و نسل سوم انقلاب.نسلی که در پیک جمعیت قرار داشت.نسلی که بین سال های ۷۸ تا ۸۲ کنکور داد.نسلی که لولک و بولک،سرندیپیتی،بنر،گرگ ناقلا و خرگوش بلا و … کودکی را گذراند،با کلاه قرمزی و مجید آماده ی بلوغ شد و در ابتدای جوانی گربه سگ را از سیل کارتون های پر رنگ و شلوغ پلوغ تلویزیون برای دیدن انتخاب کرد.نسلی که اگر صدای آژیر و آرم سیاه صدا و سیما وسط صفحه ی زرد را به یاد نداشته باشد،قطعا خوشحالی ِ افسرده و پر از حسرت بعد از قطعنامه را به یاد دارد.نسلی که سلی پروژه های مفتتح،عینک و ته ریش کرباسچی،آزاد شدن ویدئو در زمان سید خندان را به یاد دارد.نسلی که همان سید خندان بر دوش نوجوانی آنها ایستاد و مرد بیست میلیونی ایران شد!نسلی که…نمیشود!هرکاری می کنم قلم و قبل از آن ذهن سرکشی می کند!

 

عید امسال-سال اصلاح الگوی مصرف-برای خیلی ها اتفاق ویژه داشت.دیدار دوباره با کلاه قرمزی و پسر خاله به همراه دو دوست جدید!”گیگیلی” که چندان نا آشنا نبود و”پسر عمه زا”!این دو اما شاید چندان با نسل من کاری نداشتند.”گیگیلی”را به سادگی می توان در نزدیک ترین کودک پیرامونمان یافت!و پسر عمه زا با این اسم عجیبش از خیلی وقت پیش در جامعه ی ما حضور داشته و دارد و خواهد داشت.جالب اینجاست که خود کلاه قرمزی نیز زمانی پسر عمه زا بود!اینکه چرا ایرج طهماسب و حمید جبلی بعد از این همه سال به همراه گروهی حرفه ای،کلاه قرمزی ۸۸ را باز می گردانند،نکته ایست که به سادگی نمیتوان از کنار آن گذشت.چگونه می شود که در برنامه ی نوروزی شبکه ی دو،پسر خاله ی حق طلب و عدالت جو و بیشتر از این دو صادق،حرف از کسانی می زند که حتی پول برای به خشک شویی دادن و نو کردن لباس خود ندارد؟آن هم درست نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری

 

بازگشت کلاه قرمزی و پسر خاله،بازگشتیست به گذشته.شاید از حال بهتر بوده و از گذشته هم!رفتن به سمت یک تعادل….شاید!

 

 

 

ارسال دیدگاه

(*) لازم، ایمیل شما منتشر نخواهد شد