مریم (نگار جواهریان) و رضا (شهاب حسینی)، زن و شوهری هستند مبتلا به کمتوانی ذهنی. با این وجود دلیلی ندارد تا آنها احساس خوشبختی نکنند. در همان نمای افتتاحیه غنچهی عشقشان شکوفه میدهد و به…

مریم (نگار جواهریان) و رضا (شهاب حسینی)، زن و شوهری هستند مبتلا به کمتوانی ذهنی. با این وجود دلیلی ندارد تا آنها احساس خوشبختی نکنند. در همان نمای افتتاحیه غنچهی عشقشان شکوفه میدهد و به…
۱٫ اکثر فیلمهای کمدی سینمای ما عاری از هرگونه نوآوری و خلاقیتی هستند. اگر کسی تاب و توان تحلیل و بررسی فیلمهای کمدی سالهای اخیر سینمای ایران را داشته باشد و با به مخاطره انداختن…
در جملهی تبلیغاتی (تگلاین) فیلم بغض، ساختهی رضا درمیشیان نوشته شده: «فیلمی برای دههی شصتیها». اینکه المان دههی شصت واقعاً تا چه اندازه در پیرنگ و شخصیتپردازی فیلم جلوه داشته که سازندگان بغض را مجاب کرده تا تبلیغات فیلم را بر اساس این ایده بنا نهند، به دریافت و قضاوت مخاطبانش. اما همین موضوع برای من ِ دههی شصتی بهانهای شد تا با دستمایه قرار دادن حال و احوال روزهای کودکی خود، و نیز تلفیق آن با بخشی از پیرنگ فیلم، داستان کوتاهی…
اولین نکتهای که در تماشای رودخانهی لیان (برندهی سیمرغ بلورین بهترین مستند در سیویکمین جشنوارهی فیلم فجر) جلب توجه میکند مجموعهای از تصاویر چشمنواز و خوش آبورنگ است که در همراهی با موسیقی، یادآور ساختاری…
مانی حقیقی مؤکدا خودش را روشنفکر میداند. اما سینمای او شباهتی با سینمای روشنفکرانه معمول ایران ندارد چون حاوی هیچ نگره روشنفکرانهای نیست، و نیز دعوت به هیچ فعلی. بیهودگی تم غالب فیلمهایش است. در…
فیلم کاظمی ، فرهادیگونه در برابر آثاری که در فضای فیلمهایی نظیر جدایی نادر از سیمین ساخته میشوند قد علم میکند. اینکه با کمترین امکانات ممکن و با اقتصادیترین روش استفاده از فرم و زبان میتوان فیلمی در همان حد و اندازهها ساخت.
وقتی روی قاب DVD نوشته این فیلم ویژه شبکه خانگیست و درجه اثر نیز ب باشد در سینمای ایران تنها باید منتظر یک B movie درجه چندم بود. فیلمی که خیلی هم ممکن است که از زمانی که بابت تماشایش گذاشتهای رضایت نداشته باشی؛ اما «آفریقا»ی سیدی در حد و اندازه خودش و حتی ظرفیت این روزهای سینمای ایران یک شگفتی است.
در آنالیز نمودار شخصیتی حامد آنچه بیشترین نمود را دارد، ترس اوست. ترس حامد بیشتر ناشی از بیگانگی او با محیطی که در آن زندگی میکند است. حامد حتی برخلاف ژاله به زبان ترکی هم…
پس از چند مجموعه موفق تلویزیونی و رو کردن شخصیتهای عروسکی فوقالعاده، وقت آن بود که کلاهقرمزی و دوستانش بار دیگر پس از سالیانی چند بر پردهی سینما ظاهر شوند و در این میان کمترین تردیدی وجود نداشت که اکران فیلم تازهی کلاهقرمزی اتفاق تازهای را در گیشهی سینماها شکل میدهد. اما اتفاق بزرگتر و مهمتر میتوانست همانا بنا کردن فیلمی با قصهای ساده و روان برای کودکان و اجرای قوامیافته و خللناپذیر برای مخاطبان جدیترش باشد…
صدای راوی از دل تاریکی همراه است با خاطرهای از روزگار دور کودکی ـ منطقاً هم تنها خاطرههای دور هستند که در ذهنهای زوالیافته و آسیبدیده، دست نخورده باقی میمانند ـ و بازآفرینی محبوبهی روزگار از دست رفته، نقطهی آغازین شکلگیری روایت خیالی/ زندگی فرضی راوی است. جز این گوش دهید به تلاش راوی برای برپاکردن نور زندگی در سیاهی عدم؛ او در این قطحی نور و رنگ از تصویر ماندگار بالهای رنگی شبپرهها در لایههای دوردست خاطرهاش میگوید و اینگونه است که نطفهی زندگی در برزخ مرگ بسته میشود.
فیلمساز فراموش میکند که به اندازه نشان دادن به معنای نشان ندادن نیست و تحت تاثیر سینمای هنری اروپا به فاصله گذاری دست میزند و برخی از اتفاقها را از چشم مخاطب پنهان میکند.البته این هم برای خود سبکی است اما به شرطی که به شخصیتها و روند حوادث فیلم ضربهای نزند.
نارنجیپوش آخرین ساخته کارگردانی است که در هشتمین دهه حیات و پنجمین دهه فیلمسازیاش همچنان سوار بر امواج اندیشهای پویا و بهروز در فرایندی دیالکتیکی دست از تجربهگرایی بر نمیدارد. آسان گرفتن رسانه سینما و…
قلادههای طلا ایدئولوژی سینمایی/سینمای ایدئولوژیک شاهد طاهری در میان آثار سینمایی گاه با نمونههایی روبهرو میشویم که به دلیل نوع نگاه چالشبرانگیز و ساختارشکنانه خود به پدیدههای پیرامون، ممکن است تا مرز آزاردهندگی پیش…