سینمای ایران

نگاهی به «آسمان زرد کم‌عمق»

, , ۳ دیدگاه

توکلی همچون فیلم دیگرش پرسه در مه مرور و بازگویی خاطرات و مشکلات روانی یکی از دو شخصیت اصلی داستان را بهانه قرار می‌دهد تا از روایت خطی تخطی کند و به این ترتیب، هم رنگ و لعابی متمایز از سینمای متداول به فیلم ببخشد و هم، نقاط ضعف فیلمنامه را از دید تماشاگران پنهان کند. تماشاگر تصور می‌کند با فیلمی متفاوت مواجه شده که چند گام از او پیش‌تر است و…

خواندن نوشته →

درباره‌ی «پل چوبی»

, , بدون دیدگاه

یکی از عمده‌ترین دستاویزها و ابزارها در تحلیل گفتمان استفاده از تقابل‌های دوتایی است. کنش و واکنش‌هایی که به تضاد می‌انجامد و گاه سر از تعامل در می‌آورد. پل چوبی نیز از این منظر پر است از تقابل‌هایی که سازه‌های دراماتیک و پر‌کششی را برای ساختن بنایی منسجم شکل می‌دهند. پیش از پرداختن به برخی از این تقابل‌ها سکانسی از فیلم را یاداوری می‌کنم که…

خواندن نوشته →

نگاهی به فیلم «بشارت به یک شهروند هزاره سوم»

, , ۵ دیدگاه

یک تریلر – ملودرام اجتماعی با مایه‌های مذهبی و کارآگاهی و نئونوآر که لابه‎لای‎اش چند کلیپ نصف‌و‌نیمه از افراد گیتاربه‌دست با آرایش‌ها و قیافه‌های دور از عفت عمومی (و به قول فوتبالی‎‌ها منشوری) گنجانده شده تا موضوع به خوبی افاده معنی کند و کنه این چیزهای بد و زشت برای مخاطب روشن شود. تازه این همه ماجرا نیست؛ مثلا خیلی ظریف و استادانه (اما در اصل به شدت نخراشیده و گل‌درشت) انتقادات نیم‎بندی به نظام آموزش و پرورش کشور می‌شود که…

خواندن نوشته →

جای خالی «آرشیو» در فیلم‌خانه‌ی ملی

, , ۳۰ دیدگاه

همین که نسخه‌های بی‌رمق و درب‌وداغان موجود را منهدم نکنند جای شکرش باقی‌ست. اما گاهی بد نیست دست از لجاجت برداریم و عقلانیت پیشه کنیم. آیا تاریخ‌نگار، پژوهش‌گر و البته تحلیل‌گر سینما در این مملکت، باید کارش را جدی بگیرد و بتواند دسترسی هرچند محدود به آثار این سینما داشته باشد یا نه؟ مسعود کیمیایی مثلاً فیلم‌ساز مهم و تاریخ‌ساز این سینماست. به کدام دلیل نباید یک نسخه‌ی خیلی معمولی از فریاد او وجود داشته باشد؟

خواندن نوشته →

نگاهی به سینمای عبدالرضا کاهانی

, , ۱ دیدگاه

کاهانی شخصیتی خود‌ساخته دارد. جوانی شهرستانی که روزی ساکش را روی شانه‌هایش می‌اندازد و به منظور محقق کردن رویاهایش به تهران پا می‌گذارد، اندک‌اندک در میان سینماگران جا باز می‌کند و بالاخره به جایی می‌رسد که به‌عنوان یکی از شاخص‌ترین و اثرگذارترین کارگردانان نسل پنجم خود را به جامعه می‌شناساند. کاهانی نگاهی سیاه و گزنده و تا حدودی بد‌بینانه به جامعه‌اش دارد. او…

خواندن نوشته →

نگاهی به «کلاس هنرپیشگی» ساخته‌ی علیرضا داوودنژاد

, , بدون دیدگاه

احساس تنفر و انزجار از بی‌اخلاقی‌های بین این خانواده به حدی می‌رسد که نمی‌دانی چه کنی و تمام این مدت وقایع را از زاویه‌ی دوربینی که از دور روابط را زیرنظر دارد می‌بینیم؛ از دید یک ناظر بیرونی. اما مگر این‌ها صجنه‌های آشنایی برایمان نیستند؟!.. درست است. این وضعیت خود ماست. این وضعیت اخلاق و فرهنگ ماست که به پرتگاه سقوط رسیده است. ما در واقع از رفتار خودمان متنفریم!

خواندن نوشته →

به بهانه‌ی اکران «گذشته»ی فرهادی

, , ۲ دیدگاه

پرداختن به موضوع زنان به عنوان نیمی از جامعه‌ی انسانی دغدغه‌ای است که بسیاری از فیلم‌سازان را با خود درگیر کرده است. در سینمای ما نیز مسئله‌ی زنان از زوایای دید متفاوت مورد استفاده‌ی تماتیک و فرمالیستی قرار گرفته است. از نگاه‌های شعارگونه و شبه‌فمینیستی برخی از کارگردانان عموماً زن گرفته تا نگاه‌های ساختارگرایانه‌تر و عمیق‌تر کارگردانانی مانند بهرام بیضایی… اما

خواندن نوشته →

‌نگاهی به حال‌وروز این روزهای سینمای مستند ایران

, , بدون دیدگاه

در آستانه‌ی پشت سر گذاشتن دورانی هستیم که برای سینمای مستند اصلا خوشایند نبود. کاش سکان‎داران بعدی سینمای مستند نیازها و دردها و نقاط ضعف و قوت این سینما را بشناسند و بدانند که مستندسازان، کارمندان آن‌ها نیستند و نخواهند با قدرت و امکانی که در اختیار دارند، ایدئولوژی و خواسته‌هایشان را تسری دهند. به تضارب آراء و اختلاف سلیقه‌ها احترام بگذارند و قصد شبیه‎سازی و یکسان‎سازی ایده‌ها را منطبق بر تمایلات‌شان نداشته باشند…

خواندن نوشته →

دل‌نوشته‌ای برای علیرضا داوودنژاد

, , ۸ دیدگاه

یکی از اولین تصاویری که از بودن در جمع خانواده از بچگی یادم میاد، تصویر جمعه‌عصری بود که در اهواز ، تو خونه مون نشسته بودیم و شبکه ۱، فیلمی به اسم «نیاز» پخش می‌کرد. تصویر خیلی مبهم و ناواضحی از اون روز تو ذهنمه. اون لحظه از فیلم یادم میاد که اون دو جوانی که به دنبال کار بودند به پارکی رفتند و برای کنار زدن دیگری و تصاحب اون کار، همدیگه رو زدند…

خواندن نوشته →

نیم‌نگاهی به «مثل یک عاشق» ساخته‌ی عباس کیارستمی

, , بدون دیدگاه

مثل یک عاشق فیلم جدید عباس کیارستمی‌ست و چه انگیزه‌ای بهتر از نام برازنده‌ی سازنده‌ی مثل یک عاشق برای تماشای آن؟ عباس کیارستمی فیلم‌سازی مؤلف و هنرمندی والامقام. مثل یک عاشق هم‌چون دیگر آثار این…

خواندن نوشته →

نگاهی به فیلم «هیچ‌کجا هیچ‌کس»

, , بدون دیدگاه

ساخت فیلمی با داستان غیر خطی در ایران به خودی خود موضوعی هیجان‌برانگیز است. آن‌قدر داستان‌های ساده در سینماهای ایران بر پرده ظاهر شده است که دیدن فیلمی با کمی پیچیدگی به آرزویی تقریباً محال برای مخاطبان تخصصی سینما تبدیل شده است. و البته ساختن فیلمی این چنینی، قماری بس بزرگ برای سازندگانشان محسوب می‌شود؛ قماری که ممکن است آینده‌ی کاری هر کارگردانی را به مخاطره بیاندازد. هیچ‌کجا هیچ‌کس با یک فیلم‌نامه‌ی پست‌مدرن سعی در پرداختی متفاوت و نو به موضوعی کهنه و کلیشه‌ای دارد.

خواندن نوشته →

نگاهی به «برف روی کاج‌ها» ساخته‌ی پیمان معادی

, , ۱ دیدگاه

برف روی کاج‌ها نخستین تجربه‌ی پیمان معادی در عرصه‌ی کارگردانی است. پس از یک کارنامه‌ی نه‌چندان قابل اعتنا در عرصه‌ی فیلمنامه‌نویسی با آواز قو و کما و تجربه‌ی گران‌بهای بازی در دو فیلم اصغر فرهادی،…

خواندن نوشته →

نگاهی به «ملکه» ساخته‌ی محمدعلی باشه‌آهنگر

, , بدون دیدگاه

پیشکش به روح بزرگ امید عباسی؛ مردی که از آتش به آسمان رفت عموماً سخت‌ترین آثار در سینما از لحاظ درون‌مایه، درونی‌ترینِ آن‌ها هستند. آن‌ها که چالش‌ها و بزنگاه‌های اخلاقی را وجهه‌ای درونی می‌بخشند و…

خواندن نوشته →