دوره شصت و سوم جشنواره بین المللی کن فرانسه از ۲۲ اردیبهشت آغاز شد و پس از ده روز به کار خود پایان داد. یکی از ویژگیهای همیشگی جشنواره کن این است که نه تنها فیلمهای بزرگان سینما برای اولین بار در این جشنواره نمایش داده میشود، بلکه انتظار کشف استعداد تازهای در عالم سینما نیز جزو انتظارات ضمنی علاقمندان سینما در این جشنواره است. تیم برتون کارگردان نامتعارف امریکایی رئیس هیأت داوران امسال بود و بنیسیو دلتورو و شکار کاپور از اعضای داوری. سابقهی کن نشان میدهد که سلیقه رئیس هیأت داوران نقش مهمی در جوایز نهایی دارد. امسال سهم سینمای ایران از مهمترین جشنواره سینمایی جهان تنها یک فیلم «رونوشت برابر اصل» ساخته عباس کیارستمی بود که به عنوان محصول مشترک فرانسه و ایتالیا در بخش مسابقه نمایش داده شد. رونوشت برابر اصل تحسین منتقدان فرانسوی را برانگیخت اما منتقدان امریکایی روی خوشی به فیلم نشان ندادند. ژولیت بینوش بازیگر مطرح فرانسوی جایزه بهترین بازیگر زن را برای این فیلم برد و عباس کیارستمی بار دیگر نشان داد که در قله سینمای جهان صاحب چه اعتباری است.
جشنواره کن از ابتدا توانسته بود معرف نوعی سلیقه خاص هنری باشد و توجه به دستاوردهای هنری سینما را سرلوحه خود قرار دهد. در دوران موج نوی سینمای فرانسه، جشنواره کن نماد سلیقه هنری دوران بود و در این جشنواره بود که سینمای مهجور کشورهای آسیایی و آفریقایی کشف و معرفی میشد. کشف سینمای ژاپن و تقدیر از فیلمسازهایی چون میزوگوشی و کوروساوا در دهه پنجاه اتفاق افتاد و سپس همین روند به دهه هشتاد و کشف سینمای چین و کارگردانانی چون چن کایگه و ژانگ ییمو رسید. پس از آن به طور تدریجی سینمای ایران هم جزو دستاوردهای جشنواره کن قرار گرفت و راه برای حضور بینالمللی سینمای ایران بیش از پیش باز شد. «شب قوزی» ساخته فرخ غفاری اولین فیلم بلندی است که در سال ۱۹۶۴ در بخش خارج از مسابقه کن نمایش داده شد. پس از آن فیلمهای گاو، پستچی و شازده احتجاب هم در کن حضور یافتند اما موفقیتی کسب نکردند. «زیر درختان زیتون» اولین فیلمی بود که در سال ۱۹۹۴ به بخش مسابقه کن راه یافت و عباس کیارستمی از اینجا به بعد مهمترین فیلمساز ایرانی در عرصه سینمای جهان شد. «طعم گیلاس» ساختهی کیارستمی در سال ۱۹۹۷ به طور مشترک با فیلم ژاپنی «مارماهی» برنده نخل طلای کن شد و سینمای ایران را صاحب ارزشمندترین جایزه سینمایی خود کرد. در سالهای بعد بادکنک سفید(جعفر پناهی)، زمانی برای مستی اسب ها(بهمن قبادی) و جمعه (حسن یکتاپناه) فیلم های دیگری هستند که جایزه دوربین طلایی این جشنواره را به خانه بردند. این جشنواره که از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۳، هر سال فیلمی را از ایران در بخش اصلی خود (یعنی بخش مسابقه) پذیرفته بود (و در سال های ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ هم چند فیلم در بخش های گوناگون)، ناگهان در سال های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ هیچ فیلمی از ایران را در هیچ بخشی از خود نپذیرفت و در سال های ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ دو فیلم را که در ایران اجازه نمایش نداشتند، در بخش های غیر از مسابقه اصلی خود به نمایش گذاشت و امسال هم تنها فیلمی از کیارستمی که در خارج از کشور ساخته شده، آن هم به عنوان محصولی مشترک با چند کشور اروپایی، بخت حضور در کن را مییابد.
در محافل سینمایی همیشه بحث سیاسی بودن جشنواره کن مطرح بوده است. اینکه سینما تنها معیار انتخاب و کسب جایزه در این جشنواره نیست و روابط سیاسی و اقتصادی میان کشورها هم در سیاستگذاریهای کن مؤثر است. در سنت جشنواره کن، معمولاً به سینمای امریکا روی خوشی نشان داده نمیشد به جز فیلمسازان مستقلی که خارج از جریان اصلی هالیوود فیلم میساختند. به عنوان مثال کوئنتین تارانتینو در سال ۱۹۹۴ با فیلم «قصه عامهپسند» در کن درخشید و فیلمساز متفاوت امریکایی به جهان سینما معرفی شد. بنابراین تقابل میان سینمای اروپا و امریکا همیشه در جشنواره کن مشهود بوده است. اما چند سالی هست که این سنت کنار گذاشته شده است و تغییر گرایشی آشکار در جشنواره کن دیده میشود. در حالیکه فیلمهای پرهزینه هالیوودی همیشه از سوی نگاه حاکم بر کن تحقیر میشدند، در چند سال اخیر دیده میشود که برای فیلم افتتاحیه جشنواره یک فیلم هالیوودی به تمام معنا (مثل رابین هود ساختهی رایدلی اسکات با شرکت راسل کرو و کیت بلانشت) انتخاب میشود و فرش قرمز درست مثل مراسم اهدای اسکار برای ستارگان هالیوودی پهن میشود. بنظر میرسد تغییر گرایش مدیران کن از سالی اتفاق افتاد که به مستند سیاسی فارنهایت ۱۱/۹ ساختهی مایکل مور امریکایی جایزه داده شد. از آن سال بود که مدیران کن برای افزایش جذابیت جشنواره خود از محبوبیت جهانی هالیوود هم استفاده کردند. اما اگر سینمای امریکا با فیلمهای بزرگ و ستارگان محبوبش تنور جشنواره کن را گرمتر کرد، در اهدای جوایز کماکان بینصیب ماند و همان نگاه سنتی به انتخاب فیلمهای هنریتر در کن ادامه یافت.
یکی از ویژگیهای جشنواره امسال، حضور کارگردانان بزرگ سینمای جهان با فیلمهای تازه در کنار هم بود. رایدلی اسکات، ایناریتو، استفن فریزر، وودی آلن، مایک لی، الیور استون و عباس کیارستمی چند تن از این بزرگان هستند. حضور غولهای سینمای جهان در این دوره به قدری بوده که فیلمهای چند تن از آنان در بخش خارج از مسابقه نمایش داده شد از جمله «تو یک غریبه بلندقد را خواهی دید» ساخته وودی آلن و «وال استریت: پول هیچوقت نمیخوابد» از الیور استون و «تامارا درایو» از استفن فریرز. شش فیلم از خود فرانسه در جشنواره حضور داشتند که کپی برابر اصل کیارستمی و «پرنسس مون پانسیه» ساختهی برتران تاورنیه جزو آنان هستند. در بخش مسابقه فیلمهای «زیبا» ساختهی ایناریتو، «خشم» از تاکشی کیتانو، «سالی دیگر» از مایک لی، آفتاب سوخته۲ ساختهی نیکتا میخالکوف و «مسیر ایرلندی» آخرین فیلم کن لوچ شاخص بودند. کن لوچ این بار درامی با موضوع جنگ در عراق ساختهاست که به خطرناکترین خیابان بغداد میپردازد و داستان سربازی انگلیسی که در آن کشته شده است. در بخش نوعی نگاه هم فیلمهای اتاق چت از هیدئو ناکاتا و «سوسیالیسم» آخرین فیلم ژان لوک گذار مطرح بودند.
در بخش هفته منتقدان که جایزه آن با رأیگیری از منتقدان و روزنامهنگاران حاضر در جشنواره انتخاب میشود، فیلم «کورگن» برنده جایزه اول شد. این فیلم به زندگی سربازان دانمارکی اعزام شده به افغانستان میپردازد و برای اولین بار است که فیلمی مستند در هفته منتقدان جایزه میبرد. پس از نمایش این فیلم در دانمارک دستور تحقیق درباره وضعیت روحی سربازان دانمارکی در افغانستان از سوی مقامات صادر شده است.
06/02/2010, 09:51 ق.ظ
بسیار کامل, کوتاه و مفید ممنون دوست عزیز
07/22/2010, 01:54 ق.ظ
سلام …
خلاصه و مفید بود ، ممنو